دانلود رمان عاشقانه با دیجی رمان

خلاصه کتاب
دانلود رمان همسر بی معرفت من... _پرستوجان معذرت میخوام منو ببخش. -نمی خوام پرویز تو خیلی بدی. تو دلم رو شکوندی. -فقط همین یه بار رو ببخش دیگه قول میدم هیچ موقع بهت بدبین نباشم. -نه پرویز مشکل تو اینه که اصلا عاشق من نیستی یه عاشق هیچ موقع به معشوقش بدبین نمیشه. -بخدا من عاشقتم اما نمی دونم چرا همش این افکار میاد تو ذهنم. -همین دیگه یه آدم عاشق هیچ موقع افکار پلید تو ذهنش نمیاد …
خلاصه کتاب

دانلود رمان همخون... قصه دو همخون، قصه یک خواهر و برادر.. قصه ای که در ابتدا کمی تلخ مینماید، اما در پس این تلخی، شیرینی جاودانی همراه است. خواهری فداکار و دلسوز… به مقابله با برادرش که بیش از حد سرکش شده است می‌رود… در این راه، صدمات زیادی به خودش وارد می‌کند اما دست نمی‌کشد، به امید آنکه روزی برادرش را نجات دهد… درگیر عشقی سوزان می شود.. و خیلی از اتفاقات دیگر که همراهش است!

 
خلاصه کتاب
دانلود رمان بز کوهی... همه چیز از یک پیروزی آغاز شد. تنها آدم این حوالی هستم که اگر حوصله داشته باشم و دلم بخواهد مثل بز کوهی میتوانم حتی از صعب العبور ترین کوه ها بالا بروم. ورزشکار نیستم، احساس تندرستی و سلامت کامل ندارم، احساس سبکبالی نمیکنم، اما با تمام این اوصاف به وقتش آدم قوی و به قول بقیه یک بز کوهی به تمام معنا محسوب می شوم.
خلاصه کتاب
دانلود رمان فرابنفش... نیلای نامور دانشجوی رشته روانشناسی جنایی برای تکمیل پایان نامه دانشگاهیش به توصیه و معرفی یکی از استاداش با روانپزشک حاذق و معروفی به نام گرشاسب فرخزاد شروع به کار میکنه… نیلای دختر کنجکاو و هیجان دوستی هست که عاشق دنبال کردن پرونده های جناییه… اما این کنجکاوی و هیجان اونو تو مسیر بدی قرار میده و زندگیشو عوض میکنه‌.
خلاصه کتاب
دانلود رمان دارچین... ارباب اصلان، صاحب عمارت اربابیه، یه مرد مغرور و خود ساخته که وقتی عصبی میشه کسی جرأت نزدیک شدن بهش‌ رو نداره الا یک نفر! یه دختر خدمتکار آروم و مهربون که براش چای دارچین می‌بره و آرومش می‌کنه. ارباب وارث می‌خواد ولی زنش که خیلی هم فیس و افاده داره راضی نمی‌شه بچه دار بشن. اینجاست که خورشید چشم ارباب اصلان رو می‌گیره! دختر خدمتکار وارث ارباب و حامله می‌شه…
خلاصه کتاب
دانلود رمان الفبای سکوت... افرا ملک یه دختر سرتق و پرروئه که برای کار کردن به زور وارد مزرعه‌ی بزرگ تارخ نامدار می‌شه که همه بلانسبت عین سگ ازش می‌ترسن… روز اول رئیسش رو با کارگر اشتباه می‌گیره و سوتی پشت سوتی… حالا تارخ میگه اخراجی..‌. افرا میگه نمیرررررم. فکر کن این دوتا عاشق هم بشن این وسط… تارخ قصه خیلییی جذابه اما دخترمون حسابی اعصاب رو می ریزه بهم..
خلاصه کتاب
دانلود رمان سایه به سایه... لادن دختر یه خانواده‌ سنتی و خوشنام محل زندگیشه که به‌ واسطه‌ رشته‌ پرستاری و کمک‌ هاش به اطرافیان، نظرمثبت تمام اقوام و همسایه‌ها رو جلب کرده و آینده‌ روشنی پیش رو داره؛ ولی زندگی همیشه آروم نمیمونه اشتباهات دیگران ورق رو برمی‌گردونه. اشتباهاتی که پای بدنام ترین آدم محل رو به زندگی لادن باز میکنه. مردی با گذشته و حال و روز مبهم که برای رسیدن به آرامش خودش، آرامش هرکسی که سر راهش قرار می‌گیره، به هم می‌زنه و …
خلاصه کتاب

دانلود رمان جهنم بی همتا... حافظ دشمن مهری است، بینشان تنفری عمیق از گذشته ریشه کرده!! حالا نبات، دختر ساده دل مهری و مجلس خواستگاریش زمان مناسبی برای انتقام این مرد شیطانی شده… مردی که قراره برای آتش کشاندن زندگی مهری خودش را مقابل تمام فامیل و نامزد نبات عاشق و شیفته اش نشان بدهد …

خلاصه کتاب
دانلود رمان تلاطم ماهی ها... -ساعت ۱۱ میام دنبالت.‌ حواست باشه نعشه نباشی گوه بزنی به همه چیز.‌ مرد قوز کرده‌ پای ستون ابری از دود درست کرد.‌ دست روی پلک های چروکیده و خشکیده اش گذاشت. -خیالت تخت داداش. داش اصغر به وقتش قِرقیه، قرقی! مرد جوان دستی به کلاه لبه دارش گذاشت. فندک‌اش را از شلوار شش جیب‌اش بیرون کشید و در حالی که یک پایش خم و تکیه بر درخت بود، سیگار را بين لب هایش گذاشت و آتش زد‌ .‌..
خلاصه کتاب
دانلود رمان هوژین... از تاکسی که پیاده شد هجوم هوای سرد دی ماه پوست صورتش را به گزگز انداخت. شال گردن بافت عزیز جون را تا روی بینی اش بالا کشید و به سمت قنادی آن سوی خیابان رفت. داخل قنادی هوا گرم بود و خبری از سوز سرمای بیرون نبود. به سمت صندوق رفت و فیشش را بیرون آورد و گفت: دیروز کیک سفارش داده بودم. لحظه ای بعد وقتی کیک خامه ای سفید رنگی که رویش طرح گوشی پزشکی جا خوش کرده بود، مقابلش قرار گرفت …
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان عاشقانه با دیجی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.