اسم رمان: کالکانتیت
نویسنده: فائزه رخشانی
ژانر رمان: عاشقانه، مافیایی، روانشناختی، علمی، تخیلی
فرمت فایل: PDF
مناسب برای: موبایل، تبلت، لپتاپ، رایانههای شخصی، آیفون، آیپد و تمامی دستگاههای هوشمند
لونا، دختری جوان با گذشتهای مرموز، به نیویورک قدم میگذارد. جایی که قرار بود زندگی ساده و آرامشبخشی داشته باشد.
اما آرامش آبیرنگش، ناگهان به آبیِ تیرهی کالکانتیت تبدیل میشود.
همه چیز از لحظهای آغاز میشود که وارد آسایشگاه مرموز رایموند میشود؛ جایی که نظم حاکم نیست، و "تیمار" همه چیز را کنترل میکند.
در این مسیر، لونا با حقایق تلخ، پیچیده و غیرمنتظرهای مواجه میشود که نگاهش به دنیا و انسانها را برای همیشه تغییر میدهد...
شیرین داستان زندگی عاشقانهی خود را با یک بازی بچهگانه شروع میکند که استارتش از کودکیاش خورده است. در کشمکش عشق و لجبازی، عیار عشق واقعی سنجیده میشود، اما وقتی برای غیرتی کردن علی، از فرد نالایقی به اسم کامران استفاده میکند، ماجراهایی شکل میگیرد که دنیایش را به برزخ میکشاند…
آیلار آتشین، دختری با اعتمادبهنفس بالا و قدرتطلب، برای اینکه بیکار نماند، نیمی از سهام یک شرکت نرمافزاری را میخرد. بدون معرفی خود به عنوان سهامدار، بهعنوان نماینده وارد شرکت میشود. اما مدیر شرکت که از فروش سهام بیاطلاع است، نه تنها او را نمیپذیرد، بلکه تلاش میکند هر طور شده اخراجش کند و مستقیماً با سهامدار اصلی وارد مذاکره شود. این تقابل به یک جنگ روانی و احساسی میان آنها تبدیل میشود که...
داستانی مملو از ماجراجویی، رمز و راز و لحظات هیجانانگیز! چند دختر اشرافزاده در جریان یک سفر دریایی، توسط دزدان دریایی ربوده میشوند. اما برخلاف انتظار، پس از ده روز موفق به فرار میشوند.
در اقدامی شجاعانه و غیرمنتظره، آنها به جای بازگشت به خانه، تصمیم میگیرند مدتی به عنوان دزد دریایی در اقیانوس زندگی کنند! این تصمیم، آغاز ماجراهایی هیجانانگیز، پررمز و همراه با چالشهای خطرناک خواهد بود.
سوفیا شایگان، دختری با اعتماد به نفس بالا و زبانی تند، مدیر رستورانیست به نام تشریفات که متعلق به پدرش است. همه چیز روال معمول خودش را دارد تا اینکه یک رستوران لوکس و مدرن در روبروی آن افتتاح میشود. اما صاحبان جدید این رستوران غریبههایی معمولی نیستند!
رقابتی جذاب، اتفاقاتی مشکوک، و حسهایی پیچیده بین سوفیا و پسر جوانی به نام با مداد فرهمند شکل میگیرد...
تشریفات فقط نام یک رستوران نیست؛ صحنهای است برای تقابل عقل و دل، قدرت و عشق!
داستان درباره یلدا است؛ دختری پرجنب و جوش، شیطون و تخس که با استاد جاویدش سر ناسازگاری دارد. یلدا برای انتقام از استاد تصمیم میگیرد پیشنهاد عجیب و غیرمنتظره ازدواج او را قبول کند. اما هر دوی آنها نمیدانند این تصمیم ساده، چگونه مسیر زندگیشان را به کلی تغییر میدهد. رمانی پر از خندههای شیرین، عاشقانههای لطیف و لحظات غیرقابل پیشبینی که در کنار هم تجربهای منحصر به فرد را رقم میزند.
یلدا رضوان، دختر کربلایی قاسم، یکی از معروفترین و باایمانترین مداحان شهر است. یلدا نامزد پسرعمویش یحیی است اما در شب نامزدی دختر دخترعمویش (کیمیا)، به دلیل مزه کردن تجربههای تازه و ناشناخته، مرتکب گناهی میشود که زندگی و آینده خودش و کیمیا را برای همیشه دگرگون میکند. پس از آن، یلدا با پیامکها و تماسهای بیجواب کیمیا روبهرو میشود و تلاشهایش برای جبران اشتباه، به جنگ و جدال خانوادگی ختم میشود. او که بعد از فوت مادرش در حال سقوط است، باید با واقعیتهای تلخ روبرو شود.